محمد مهدى تقوى
میر حسین موسوى، نخست وزیر سابق نیمه اسفند سال گذشته در حالى وارد عرصه انتخابات شد که پیش از او سید محمد خاتمى به عنوان نماینده جریان اصلاحات در این کارزار وارد شده بود. این که اصلاح طلبانى که بعد از ما ه ها برنامه ریزى رئیس جمهورى پیشین را به حضور در انتخابات راضى کرده بودند یک باره به سمت موسوى رفتند جزو معماهاى سیاسى این دوره از رقابت انتخاباتى است. شگفتى این تصمیم در این بود که موسوى دو دهه از عرصه سیاست به دور بود و سکوت و خانه نشینى ?? ساله او بیش از همه نزد اصلاح طلبان زیر سؤال بود. افزون بر این، سران دوم خرداد مى دانستند که موسوى با رفتن به فرهنگستان هنر و دم فروبستن در مناقشات سیاسى، در همه لحظه هاى سخت آنها را تنها گذاشته است.
آنچه پیدا بود که طراحى پشت صحنه حضور موسوى در انتخابات را لیدرهاى سه گروه سیاسى، سازمان مجاهدین انقلاب،
الگوهاى مبارزاتى انقلاب هاى رنگى
شیوه هایى که زیر بیرق انتخاباتى موسوى به راه افتاد براى اولین بار ماهیت و سرشت رقابت انتخاباتى در ایران را دگرگون کرد. البته در انتخابات ریاست جمهورى سال ?? نیز برخى نامزدان سعى کردند از برخى تکنیک هاى انتخاباتى رایج در غرب بهره گیرند. تاحدى که گفته شد که کمپین هاى انتخاباتى برخى از نامزدان الگوى مبارزات حزب کارگر تونى بلر را دنبال کرده اند یا در این دوره اولین نامزد اصلاح طلبان به صورت عریان در میتینگ هاى انتخاباتى اش شعار change باراک اوباما را بالا سر خود نصب کرد. اما شیوه هایى که در ستاد موسوى براى تهییج اجتماعى و به صحنه آوردن به ویژه جوانان بالاشهرى به کار بسته شد جنس و ابعاد متفاوتى داشت.
چنان که اغلب کارشناسان حوزه تبلیغات تشریح کرده اند یاران موسوى در مبارزه انتخاباتى خویش به سراغ کشورهاى نوپدید رفتند که تجربه اى جنجالى از بهره گیرى از عناصر « رنگ » ،« جوانان » و «شبکه هاى ارتباطى » را به نمایش گذاشتند؛ یعنى همان کشورهایى که مهد انقلاب هاى رنگى یا مخملى شناخته مى شوند. در همین راستا میتینگ هاى انتخاباتى موسوى را کاروانى از دختران و پسران جوان با لباس ها و نمادهاى متحد الشکل همراهى مى کردند و از حرکاتى موزیکال و نرم هاى کاملاً غربى بهره مى جستند.
بارزترین حرکت در این الگوى تبلیغاتى ساختن اشعار و آهنگ هایى براى تمسخر و تخریب چهره رقیب بود. این اشعار و آهنگ ها بویژه با بهره گیرى از دو ابزار پیامک ها و فضاى اینترنتى به سرعت در سطح کشور ترویج و توسعه مى یافت. آنچه تیم طراح ستاد موسوى پیش مى بردند در واقع به خدمت گرفتن همه صاحبان حرف و مشاغل به ویژه طیف هنرمندان و وبلاگ نویسان براى ترسیم چهره سیاه و دیوگونه از دولت بود به گونه اى حس بیزارى و انزجار مردم علیه رقیب برانگیخته شود.
طبیعى بود که روى آوردن طیف موسوى به نمادهاى انقلاب رنگى با استقبال گسترده محافل خارج روبه رو شود.
اولین گام را در ارتباط گیرى با این فضاى انتخاباتى دو رسانه فارسى زبان متصل به نهادهاى اطلاعاتى آمریکا و انگلیس یعنى BBC و VOA برداشتند. به گونه اى که به فاصله زمانى کوتاهى این دو رسانه همه فعالیت هاى ستاد اصلاح طلبان را تحت پوشش قرار دادند. توسط این دو شبکه همه نیروهاى خارج نشین یا فرارى اپوزیسیون براى حمایت از نامزد اصلاح طلبان بسیج شدند و حاصل این تلاش ها همان موج سبزى بود که به ویژه در تهران و شهرهاى بزرگ به راه افتاد. راه اندازى موج سبز با چاشنى شلوغى در خیابان و مانور جوانان بویژه در ساعات پایانى شب همراه بود تا از این طریق نیروهاى غیر سیاسى و دور از میدان رقابت را پشت سر نامزد اصلاح طلبان گرد آورد.
تحلیلگران واقع
تئوریسین هاى اصلاحات تا قبل از اسفند ماه امیدوارانه در میدان انتخابات گام برمى داشتند. آنها با وجود اینکه مى دانستند خاتمى نیز قادر به شکست احمدى نژاد نیست ولى معتقدبودند که فاصله آراى خاتمى و احمدى نژاد آن قدر زیاد نخواهد بود. در باب عوامل و دلایل شکست موسوى، سخن فراوان است ؛ برخى از کارشناسان چرخش هاى موسوى از یک چهره چپ و ائتلاف او با لیبرال ها و طرح اندیشه هاى لیبرالى را عامل رویگردانى هواداران و دوستان سنتى او خوانده اند. چنان که یکى از صاحبنظران اصلاح طلب، علت اصلى رویکرد مردم از موسوى در انتخابات ریاست جمهورى دهم را فاصله گرفتن این کاندیدا از شخصیت و گفتمان اصلى خود مى خواند و معتقد است که انتظار بسیارى این بود که آقاى موسوى به عنوان نخست وزیر دوران امام(ره) که تاکید
گروهى نیز معتقدند که موسوى آن گونه که انتظار مى رفت نتوانست پاسخ هاى روشن به مطالبات مردم ارائه کند و در واقع بر این نکته انگشت تاکید
فرار به جلو و سنت جدید در مبارزه انتخاباتى
وقایع پس از انتخابات ?? خرداد نشان داد که صحنه سیاست ایران هنوز از دو آفت مزمن غلبه منافع حزبى بر منافع ملى و عدم پذیرش قاعده برد و باخت رنج مى برد. آفت نخست جمعى از گروه هاى سیاسى را بر آن داشت که براى حفظ منافع گروهى و شخصى خویش بر حیاتى ترین اصول منافع ملى پا نهند و آفت دوم منشاء درگیرى هاى خسارت بار و مشمئز کننده اى شد که بازندگان انتخابات براى برهم زدن عرصه سیاست پیش گرفتند. این آفت ها البته ماه ها پیش از انتخابات ?? خرداد نمایان شده بود. شاید بارزترین نشانه آن این بود که گروه هاى اصلاح طلب براى فرار از شکست احتمالى در انتخابات به تشکیل کمیته هایى با عناوین عجیب صیانت از آراى مردم دست زدند. پیدا بود که هدف اصلى این حرکت ها دامن زدن به عدم سلامت انتخابات در صورت ناکامى نامزد این جناح است. دیگر نشانه این آفت دست یازیدن به نظرسازى هایى بود که سعى مى کرد با نتایج از پیش اعلام شده انتخابات نامزد این جریان را پیروز و حریف را شکست خورده معرفى کند. حتى قبل از آنکه شب ?? خرداد برسد و آن بیانیه هاى عجیب از ستاد موسوى صادر شود احزاب پشت صحنه موسوى او را پیروز مرحله اول مبارزه اعلام کنند. چنان که یکى از کارشناسان دوم خردادى مى گوید یک سناریو گام به گام براى برهم زدن بازى رقابت دنبال شد به گونه اى که در مرحله نخست اعلام شد که موج سبز کشور را فرا گرفته است و در مرحله بعد این شایعات در سطح گسترده در سایت ها،
خطر انتحار یا خود تخریبى
برخى کارشناسان سیاسى مى گویند که در تجربه ?? ساله جمهورى اسلامى جریان چپ در میدان رقابت انتخاباتى هرگاه بازى رقابت را به حریف واگذار کرده به اعتراض و هیاهو روى آورده است و یا به تعبیر دیگر کافه سیاست را به هم ریخته است. اما بدون شک این رویه که بالاترین درجه از انحصارگرایى است براى یک گروه یا حزب سیاسى، نوعى انتحار سیاسى به حساب مى آید. میدان سیاست قواعد خاص خویش را دارد؛ اولین آن این است که قانون برد و باخت را بپذیرى. دومین آن این است که از توهم پیروزى دائمى بیرون آیى. سوم این است که حریف را دست کم نگیرى و در مورد توانایى خویش یا میزان اقبال مردم دچار اشتباه نشوى که این یکى بلاى جان سیاستمداران است. چهارم این که از محصور شدن در چهارچوب قواعد صفر و یک پرهیز کنى. براى کسى که سیاست را حرفه خویش قرار مى دهد جامعه و میدان افکارعمومى میدان آزمون و خطا است. ممکن است همان کسانى که روزى دست اتحاد و بیعت به او داده و با راى خویش بر اریکه قدرت نشانده بودند روزى دیگر به او پشت کنند. رفتار جناح اصلاحات درفرداى انتخابات دهمین دوره ریاست جمهورى بیشتر از این زاویه نقد شده است که آنها حریم هاى قانونى و حرمت آراى مردم را پاس نداشته اند و یا با اعتماد مردم بازى کرده اند اما واقعیت این است که ناظران سیاسى از این زاویه به نقد عملکرد بازیگران انتخاباتى اصلاح طلبان نشسته اند که آنها بدیهى ترین قوانین بازى سیاست را به کنار نهاده به روش هایى براى حفظ بقاى سیاسى خویش یا تهدید موقعیت حریف متوسل شده اند که این در قاموس سیاست هیچ کشورى نمى گنجد. از نگاه عقلاى سیاست منطقى ترین روش براى یک گروه بازنده انتخابات این است که در آئینه قضاوت مردم، اخلاق پیروزى و شکست را پاس دارد، قانون مصالحه و همزیستى را بپذیرد. بدترین انتخاب براى احزاب و بازیگران سیاسى این است که به جاى آنکه عملکرد انتخابات را در جهت بازسازى درونى و ترمیم وجهه اجتماعى خویش آسیب شناسى کنند پنجه مخالفت به چهره حریف بیندازند یا با اتلاف وقت و ایجاد نزاع هاى فرسایشى به انتظار توقف چرخ دولت بمانند.
منبع: جوان
کلمات کلیدی: